عکسها در آخر فصل زمستان ۱۴۰۰ دارابکلا ، عکاس: جناب یک دوست
اینجا تِلای دارابکلا
اینجا: چهرهی دارابکلا در آستانهی نوروز ۱۴۰۱ / عکاس: جناب یک دوست
اینجا مُرسمراه
اینجا هم مُرسمراه
اینجا مزار و قرارگاه ابدی ماها، شکار عَنقای ما از بالا
اینجا نمیدانم کجا
اینجا انارقلته اَمّا
اینجا بالامله از اون یال و نما
اینجا تشیلت روستای ما
اینجا پاییینصرا از سوی این نما
اینجا رَف بِن خونهی پدرومادری ما با غاز و سیکا
اینجا بیخ گوشِ انار قلت دارکلا
اینجا زندهیاد یوسف ما در هفدهمین سالگرد فراقش ز ما
اینجا هم آقسید محمد سجادی ما و ماه
اینجا تکیهپیش دارابکلا هنگام نماشونسَرا
اینجا رَجشده انارباغ باقرمداح در لیلم عموحمید ما
اینجا گُل و گِل و کُلزا
اینجا هنرمندیهای حمیدرضای ماه
اینجا مگه میشه گل نده به ما این حمیدرضا
اینجا بالادست المِهجار به سمت اوسا
اینجا بران، بِرامبِرام برو اوسا
اینجا آن دور اوسا
اینجا منزل خونهی رفیق قدیمی ما گتیموسی
انیجا این سرِ انجیلدِلینگه در انتهای مزار ما
اینجا یک نمای خوش از انارقلت ما
اینجا هم تَهِ مزار ما
اینجا وای چه زیبا آفتاب تِه زد بر ما
اینجا ولی اما تِه میرود ز ما
اینجا دِم مزار زیبای ما برای دَم ما
اینجا هلوباغهای خوشرنگ و مزّ دارابکلا
اینجا اما گندِمجار روستای قشنگ ما
اینجا وای چه میکند با دل و دلدارها
اینجا چه میکند این جناب یک دوستِ ما با نگاه و نگار ما
اینجا یک نمای نو از تپهی لالیمبند از روستای ماهِ ما
اینجا بالادست یورملهی دارابکلا
اینجا بارشِ تِهِ آفتاب بر دل ما و چندِه هم زیبا
اینجا را هم ندومبه کجا
اینجا کُلزا که روغن میشه میره توی رگهای ما
اینجا دخیل روی انجلیدار در چشمهی «وا او صحرا» توی ضلع جنوب غربی دارابکلا
وای هنوز هم دخیل میبندند بر اوجا و انجیلی و هلیزِلکا
اینجا؛ اینجا چرا مرا نمیبری؟ حمیدرضا
اینجا اینجا اینجا؛ زیباتر ازین کجا؟
اینجا به من چهار سنگ خیره شدم اما
اینجا آن دور میاندورورد مازندران زیبا
اینجا کُلزا کاری هنرمندانه از حمیدرضا